سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مطالب پر معنی

اس ام اس های تیکه دار و کوبنده سری جدید 93

 

تو اگر ماندنی بودی با یکی از قبلی ها مانده بودی …

::

::

دیگر نه اشکهایم را خواهی دید

نه التماس هایم را

و نه احساسات این دل لعنتی را …

به جای آن احساسی که کشتی ، درختی از غرور کاشتم !

::

::

جسمت را م?خواهم چکار ؟ وقت? ذهنت در حال مجسم کردن د?گر?ست !

::

::

بعضی از آدمهارا باید از دور دوست داشت ؛

نزدیکشان که میشوی بوی تعفن غرور آزارت میدهد ،

شکسته میشوی و میرنجی و میگریزی !…

::

::

خسته شدم از آدمایی که موقع رفتن میگن :

تو خیلی خوبی ! من لیاقت تو رو ندارم !

بی لیاقت های عزیز لطفا برای رفتن یه ذره خلاقیت به خرج بدین …

::

::

احترام گذاشتن به بعضیا ، مثه تکون دادن پارچه ی قرمز جلوی گاوه !

::

::

هی لعنتی ،

میخواهم توصیفت کنم :

خیاط نبودی اما خوب وصله های جور واجور به من زدی

آشپز نبودی اما چه آش چربی برایم پختی

کفاش نبودی اما چه به اندازه ، کفش رفتنم را دوختی

و من دیوانه نبودم …

::

::

انگار حرف “ر” اضافس !!! به هر کس گفتم درکم کن ، دکم کرد …

::

::

خیالبافی ای بیش نبود آدم بودنت …

خودم را گول میزدم که در حد منی !

::

::

آنقدر زیبا عاشق او شده ای که آدم لذت می برد از این همه خیانت …

روزی هم اینگونه عاشق من بودی … یادت هست لعنتی !؟!

::

::

بعضی ها خود را یکرنگ می پندارند ؛

آری که به راستی یک رنگند اما سپید را کافیست یکبار با منشور گذر زمان دیدشان

تا فهمید که همه رنگهای عالم را بلدند !

::

::

ببین چقدر عمرم برایش کوتاه بود که به من میگفت : “گلـــم”

::

::

فهمیده ام که نفرت هم مثل دیگر احساسات مثل عشق قیمت دارد !

تنفر را هم نباید خرج هر کسی کرد …

::

::

زیادی که خودتو دست پایین بگیری میفتی زیر پای کسی که یه روز به اوج رسوندیش !

::

::

یکی برای هر نفس حوایی دارد و دیگری هوایی برای نفس هایش ندارد !

::

::

دنبال “مخاطب خاص” نوشته هایم نباشید ! ارزش “خاص بودن” را نداشت …

::

::

گفت دهانت بوی شیر میدهد و رفت …

به او بگویید حالا بوی دروغ میدهد ، برگرد !

::

::

خواستم بگویم به جهنم که رفتی دیدم واژه ی بهتری هم وجود دارد …

به همین روزهای من که رفتی …

::

::

خیابان چقدر سبز شده است از روزی که مرا کاشت و با دیگری رفت …

::

::

زخمی بود …

درمانش که کردم ،

زخمیم کرد و رفت !

::

::

نترس حوا …

سیب را با عشق گاز بزن !

آدم بی عشق ، لیاقت بهشت ندارد …

::

::

میدونی چیه رفیق ؟

اگه از زندگی کسی میری بیرون

  سعی کن کامل بری بیرون

حتی پوست تخمه هاتم جمع کن با خودت ببر !

::

::

حس خوبیه …

به خودت میای میبینی به کسی که رهات کرده

و بدجور بهت ظلم کرده دیگه نه نیازی داری

نه احساسی ولی اون داره از بی تو بودن میمیره !

::

::

بغض ها را گاهى باید قورت داد

، عاشقانه ها را از پنجره تف کرد

و درها را به روى همه بست …

گاهى هیچکس ارزش دچار شدن را ندارد !

::

::

پشیمانند کفش هایم که این همه راه را

، راه آمدند با نیامدن هایت …

::

::

به گوش خدا برسانید آدم این حوا سالهاست که رفته است …

این حواى تنها را برگردان پیش خودت …

بهشتش را نمیخواهم ؛ به جهنمش هم راضىم ؛

هرجایى باشد جز این دنیا … این دنیا زیادی بوى آدم گرفته است !

::

::

کاش حرف دلمو به چاه مستراح میگفتم اما به تو نه …

::

::

به بعض?ا با?د گفت : رفت? ؟

فقط از کنار برو قاط? آدما نش? !!!

::

::

باور کن من هرگز لایق دوستت دارم های تو نبودم ؛ ملتمسانه از تو میخواهم :

دوستت دارم هایت را به کسی بگویی که لایق دروغهایت باشد …

::

::

گفتم بیا …

گفت پاهایم یخ زده !

و من به پایش سوختم !!!

گرم شد … رفت به سوی دیگری !

::

::

همیشه از این می ترسم که نکند جفت من با دیگری جفت شود و سهم من فقط جفتک باشد !

::

::

آهای گاو !!!

این انسانها چیزی از ما شدن نمیفهمند ،

حالا تو هر روز هی بگو : ما… ما… ما…

::

::

روز? مخاطب تمام جم?تت من بودم !!!

نم?دان? چه درد سخت? ست خلع مقام شدن ؛

نم?دان? چه سخت تر است د?دن ترف?ع گرفتن د?گر? …

::

::

من آغوشی کسی را دوست دارم که بوی بی کسی میدهد نه بوی هرکسی !

::

::

تنهایی تنبیهی است برای روزهای دوست داشتن تو …

::

::

آرام می روم ،

آنچنان آرام که ندانی کِی رفته ام !

اما وقتی جای خالیِ مرا ببینی ،

آنچنان سخت رفته ام که تمام عمر زمانِ رفتنم را فراموش نکنی !!!

::

::

لعنت به او?? که حاصل اعتمادم به او ، انداختن یک قرص سردرد قبل از سرکش?دن ل?وان آب آخر شبم خواهد بود !

::

::

قرار نیست منم دل یکی دیگه رو بسوزونم ،

برعکس اونو اونقدرخوشبخت میکنم

که به هر روزی که جای اون نیستی لعنت بفرستی عزیزم !

::

::

چقدر احمقانه است از یک قهوه تلخ انتظار فال شیرین داشتن !

مثل من که از تو انتظار عشق داشتم …

::

::

بر تخته ی سیاه زندگی چه خوب احتمالات و فرضیات را به من آموختی !!!

گفتی احتمال اینکه عاشقت بمانم کم است ، پس فرض کن رابطه ای در کار نبوده …